فرض
کنید روز هفتم فروردین است و دید و بازدیدهای مهم و البته بهصرفه (به
لحاظ عیدی !!) انجام شدهاند واکنون شما هستید ویک هفته تعطیلی واحتمالا
یک رایانهی متصل به شبکه وصورت آدمک زردرنگی که به شما چشمک میزند...
.... مشغول چت کردن هستید. خیلی هم از این کار لذت میبرید .....
اما لحظهای تامل کنید. به راستی شما چه چیزی از مخاطب خود که به طور اتفاقی و صرفا در دنیای مجازی با او آشنا شدهاید،میدانید؟؟!
به فرض که ASLاش(سن، جنس،مکان) را هم از او سئوال کردید، چهقدر میتوانید به پاسخ او اعتماد کنید ؟!
....حالا بیایید شک خود را از این هم فراتر ببریم ...
آیا به راستی شما در حال چتکردن با یک انسان هستید؟؟!
البته
پاسخ این سئوال در حال حاضر حتما مثبت است، اما دانشمندان رایانه
امیدوارند والبته تلاش میکنند روزی رایانهها در دنیای مجازی مارا به این
تردید نیز دچار کنند.
در سال 1950آلن ام.تورینگ (Alan
M.Turing) که یک ریاضیدان انگلیسی بود درمقالهای با عنوان "محاسبات
ماشینی و هوشمندی" به طرح این موضوع پرداخت که: " آیا ماشینها
میتوانند فکر کنند؟ "
او در این مقاله آزمونی برای سنجش هوشمندی رایانهها مطرح کرد که از آن پس به تست تورینگ مشهور شد.
بر
اساس این آزمون ، معیار سنجش هوشمندی یک ماشین این است که آن ماشین بتواند
انسانی را توسط یک پایانه (از طریق تله تایپ- چیزی شبیه همان کاری که شما
درچت انجام میدهید.- ) چنان بفریبد که او تصور کند با یک انسان روبهرو
است.
به چند نکته توجه کنید:
1.منظور از ماشین یک برنامهی رایانهای است که مثلا یک روبوت از طریق آن فکر میکند.
2. پیشفرض اساسی آزمون تورینگ این است که انسان نمونهی کامل یک موجود هوشمند است.
3. بر اساس این آزمون مهمترین واصلیترین معیار هوشمندی ماشین، درک کردن مفاهیم زبان است.
از
زمانی که تورینگ این آزمون را مطرح کرد جایزهای برای سازندگان چنین
ماشینی تعیین شد ولی تاکنون هیچ ماشینی نتوانسته است از این آزمون بهطور
کامل سرفراز خارج شود .
رؤیای دانشمندان رایانه، ساختن رایانهای به
هوشمندی انسان و یا حتا هوشمندتر از اوست. چنین رایانههایی باید قادر
به شناسایی تصاویر،یادگیری از تجربیات ونیز استدلال باشند.
تلاشهای
پیگیر دانشمندان در این عرصه به تولید روبوتهایی با کاربریهای متفاوت
از پزشکی گرفته تا نظافت انجامیده است.البته توجه کنید طراحی و شبیهسازی
کارهایی که ما آنها رادر زندگیی روزمره ساده تلقی میکنیم بسی پیچیدهتر
از شبیهسازی کارهایی است که از نظر ما پیچیده و سخت هستند. به عنوان مثال
طراحی وشبیهسازی روبوت نظافتچی از روبوت پزشک پیچیدهتر است.اگرچه خبرگی
در دانش پزشکی به دلیل حجم بسیار زیاد اطلاعات برای انسانها بسیار دشوار
است،برای رایانهها به نسبت سایر کارها سادهتر است.در عوض در نظافت خانه
تشخیص اینکه کدام شیء باید دور انداخته شود نیازمند آن است که روبوتها
اشیاء را از یکدیگر و از تصاویر پس زمینه تشخیص دهند و سپس با استفاده
از نوعی قضاوت منطقی تصمیم بگیرند که با آنها چه کنند؟این مهارتهای
ظاهرا ساده، هنوز بسیار دور از دسترس روبوتها هستند.
اگر بخواهیم به
تواناییهای رایانههای امروزی بر مبنای استانداردهای هوش انسانی نمره
بدهیم، به این نتیجه میرسیم که در بعضی موارد رایانهها بسیار جلوتر از
انسانها ودر بعضی موارد بسیار عقبتراز آنهاهستند.
رایانهها بهتر
محاسبه میکنند، ظرفیت حافظههایشان بیشتر است،حتا انسانها را در بازی
شطرنج شکست میدهند،در نگارهسازی(گرافیک) پرقدرت عمل میکنندو....ولی
کلام را به خوبی درک نمیکنند،صوتها را تشخیص نمیدهندواستدلالهای
روزمرهی آنها در سطح یک کودک 5 ساله است....
.: Weblog Themes By Pichak :.