سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 87/12/29 | 1:13 عصر | نویسنده : روح الامین

شبی
از شبها مردی خواب عجیبی دید. او دید که در عالم رویا پا به پای خداوند روی ماسه های ساحل دریا قدم می زند و در همان حال در آسمان بالای سرش
خاطرات دوران زندگی­اش به صورت فیلمی در حال نمایش است .او که محو تماشای
زندگی­اش بود ناگهان متوجه شد که گاهی فقط جای پای یکنفر روی شنها دیده
می­شود و آن هم وقت­های است که او دوران پر درد و رنج زندگی­اش را طی
می­کرده است . بنابراین با ناراحتی به خدا که در کنارش راه می­رفت رو کرد
و گفت : پروردگارا .. تو فرموده بودی اگر کسی به تو روی آورد و تو را دوست
بدارد در تمام مسیر زندگی کنارش خواهی بود و او را محافظت خواهی کرد
پس چرا در مشکلترین لحظات زندگی­ام فقط جای پای یکنفر وجود دارد ، چرا مرا در لحظاتی که به تو سخت نیاز داشتم ، تنهام گذاشتی ؟

خداوند
لبخندی زد و گفت : بنده عزیزم من دوستت دارم و هرگز تو را تنها نگذاشته­ام
. زمان ­های که در رنج و سختی بودی ، من تو را روی دستانم بلند کرده بودم
تا به سلامت از موانع و مشکلات عبور کنی.
http://taliesadat.persiangig.ir/image/Asheghaneh/Ziba/Sahel_Ghprub.jpg



تاریخ : پنج شنبه 87/12/29 | 1:5 عصر | نویسنده : روح الامین
مردی
در جهنم بود که فرشته ای برای کمک به او آمد و گفت: من تو را نجات می دهم
برای اینکه تو روزی کاری نیک انجام داده ای. فکر کن ببین آن را به خاطر می
آوری یا نه؟ او فکر کرد و به یادش آمد که روزی در راهی که میرفت عنکبوتی
را دید اما برای آنکه او را له نکند راهش را کج کرد و از سمت دیگری عبور
کرد. فرشته لبخند زد و بعد ناگهان تار عنکبوتی پایین آمد و فرشته گفت تار
عنکبوت را بگیر و بالا برو تا به بهشت بروی. مرد تار عنکبوت را گرفت در
همین هنگام جهنمیان دیگر هم که فرصتی برای نجات خود یافتند به سمت تار
عنکبوت دست دراز کردند تا بالا بروند، اما مرد دست آنها را پس زد تا مبادا
تار عنکبوت پاره شود و خود بیفتد که ناگهان تار عنکبوت پاره شد و مرد
دوباره به سمت جهنم پرت شد. فرشته با ناراحتی گفت: تو تنها راه نجاتی را
که داشتی با فکر کردن به خود و فراموش کردن دیگران از دست دادی.دیگر راه
نجاتی برای تو نیست و بعد فرشته ناپدید شد
...!



تاریخ : پنج شنبه 87/12/29 | 1:3 عصر | نویسنده : روح الامین
وبلاخره یک سال گذشت و یک سال همه بزرگتر شدیم و یک سال فهمون از دنیا بالا تر رفت و در آخر یک سال به مرگ نزدیک شدیم یک سال بیشتر خدای خودمون رو به خاطر کارهایی که انجام دادیم رنجوندیم و یک سال بیشتر بزرگی و کرم خدامون رو دیدیم که چطوری آبروی ما رو خرید که چه خوب خدایی داریم که چقدر این خدا زیباست، سال نو رو به همه ی دوستان خواهران و برادران گلم تبریک میگم امیدوارم به حق آقا امام زمان هیچ خانواده ای بلا نبینه او داغ عزیزی و توی سال جدید نبینه و به حق حضرت زهرا برای شما دوستانم آرزوی سلامتی و طول عمر دارم و امیدوارم کانون خانواده هاتون مثل گرمای وجودتون گرم گرم باشه                                                                                                          اللهم اعجل ولیکل فرج



تاریخ : پنج شنبه 87/12/29 | 12:47 عصر | نویسنده : روح الامین
کلی شرمنده شدم به خاطر اینکه نتونستم مطلب جدیدی بزارم خیلی سرم شلوغ بود بازم شرمندم ولی در سال جدید چندتا مطلب عالی دارم حتما میزارم همینطور اخبار خیلی جالب از دنیای علم 





پیچک